داو آخر

داو (لغت نامه دهخدا) :
نوبت بازی نرد و شطرنج،
نوبت باختن نرد و قمار و
بازی های دیگر.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اهل نظر دو عالم
در یک نظر ببازند
عشق است و داو اول
بر نقد جان توان زد

"حافظ"

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

داو آخر
نام رمانی علمی - تخیلی
نوشته ی برزو سریزدی
برای رده ی سنی
کودک و نوجوان است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

داو آخر...

 

خداوندا!

سرنوشتت را برایم خیر مقدر کن و مقدراتت را برایم مبارک گردان تا آن چه را تو دیر می خواهی، زود نخواهم؛ و آن چه را تو زودتر می خواهی دیر نخواهم.

 

 

دعای عرفه - امام حسین (ع)

 

 

 

 

داو آخر...

 

پروردگارا!

به درستی که گناهان من برای تو زیانی ندارد؛ و به درستی که آمرزش تو برای من، از تو نکاهد.

پس به من ببخش آن چه را که از تو نمی کاهد و بیامرز برایم آن چه را که برای تو زیانی ندارد.

مفاتیح الجنان - دعای آخر روز عرفه

داو آخر...

  دونّا آنّا: [...] شاید لازمه اینم بفهمیم که دلیل واقعی گریه کردنمون در مقابل مرگ، همون دلیلی نیست که خودمون خیال می کنیم...دون جورجو: ما برای کسی که تازه از دست داده ایم گریه می کنیم. دونّا آنّا: برای زندگی خودمونه که همراه عزیزِ مرده مون می میره. دون جورجو: نه! دونّا آنّا: چرا، چرا! ما برای خودمون گریه می کنیم. چون کسی که می میره، دیگه نمی تونه چیزی از زندگی به ما بده. اگه گریه برای خودم نیست، داو آخر...